فردای اقتصاد - در حالی که بسیاری از شرکتهای تکنولوژی به دنبال سرمایهگذاری گسترده در هوش مصنوعی هستند، مایکروسافت مدلی از برونسپاری هوش مصنوعی را با OpenAI در پیش گرفته است. اما ریسکها و مزیتهای این رویکرد چیست؟
تا یکماه قبل نظر عمومی در سیلیکون ولی این بود که همکاری شرکت مایکروسافت با OpenAI یک موفقیت قابل تحسین برای مایکروسافت است.
این سرمایهگذاری نه تنها به کسبوکار رایانش ابری مایکروسافت رونق بخشید بلکه دسترسی شرکت را به پیشرفتهترین فناوریهای OpenAI فراهم کرد. همچنین نزدیک شدن به مشهورترین استارتاپ هوش مصنوعی موتور جستجوی بینگ را دوباره جانی تازه بخشید و به سادهسازی تلاشهای پراکنده تحقیقاتی در زمینه هوش مصنوعی کمک کرد. از طرف دیگر از آنجا که مایکروسافت کمتر از ۵۰٪ سهام OpenAI را در اختیار داشت، از نوعی نظارت ضد انحصاری که از دهه ۱۹۹۰ دنبالش میکرد، مصون ماند.
اما یکی از معایب واگذاری فناوری کلیدی سهام اکثریت به یک استارتاپ— که بسیاری آن را یک شرکت فرعی از مایکروسافت میدانند—این است که ممکن است بدون هیچ هشدار دوستانهای خودش را منفجر کند. مایکروسافت تنها چند دقیقه قبل از اعلام عمومی خبر برکناری سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، از آن مطلع شد، اتفاقی که باعث به هم ریختن فضای مدیران مایکروسافت و کاهش قیمت سهام آن شد.
اما ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت و معاونانش، با هنرمندی یک کودتای متقابل دراماتیک را طراحی کردند که منجر به بازگرداندن سم آلتمن به سمت خود و اخراج اعضای هیئت مدیرهای شد که کمتر با منافع مایکروسافت همراستا بودند. این اقدام هم بازار سهام مایکروسافت را آرام کرد و هم رابطه OpenAI و مایکروسافت را به شکلی تنظیم کرد که بسیار مطلوبتر برای ساتیا نادلا است چراکه این شرکت بعد از بازگشت سم آلتمن اعلام کرد که مایکروسافت به عنوان ناظر بدون حق رای به هیات مدیره پیوسته است.
شیلا گولاتی در یکی از مدیران سابق مایکروسافت معتقد است که ساتیا نادلا در آن زمان مشغول بازی شطرنج سه بعدی برای حل آن چالش بود.
کودتا و بازگشت سریع آن، نشاندهنده این است که چرا، حتی اکنون، برتری مایکروسافت بر رقبای اصلی خود در زمینه هوش مصنوعی هنوز مبهم است. هیئت مدیره جدیداً بازسازیشده OpenAI در حال برنامهریزی برای تحقیقاتی در مورد آلتمن است که در تئوری میتواند بحث پیرامون این کارآفرین را دوباره افروخته کند.
همزمان با این چالشها در OpenAI، گوگل، مایکروسافت، انتروپیک و سایر رقبا به سرعت در حال رسیدن به چتجیپیتی هستند. گوگل اواخر هفته قبل اعلام کرد که محصول جدید این شرکت - جمینای - برتری محسوسی نسبت به GPT-4 دارد. با این حال هنوز مشخص نیست که آیا چتباتها که همچنان اصلیترین کاربرد برای مدلهای زبانی بزرگ در OpenAI هستند میتوانند به اندازه کافی سودآور باشند تا سرمایهگذاری ۱۳ میلیارد دلاری مایکروسافت را توجیه کند.
مرتبط: شراکت رقبا در بازار هوش مصنوعی
سلاح مخفی مایکروسافت
وقتی مایکروسافت در سال ۲۰۱۹ نخستین بخش از ۱۳ میلیارد دلار خود را در OpenAI سرمایهگذاری کرد، هیچ یک از حفاظتهای سنتی که سرمایهگذاران بیرونی معمولاً دریافت میکنند را به دست نیاورد. بخش سودآور این استارتاپ درون یک سازمان غیرانتفاعی قرار داشت که ظاهراً به پیشرفت نرمافزار هوش مصنوعی اختصاص داده شده بود، در حالی که از بشریت در برابر هرگونه خطر در صورت خارج شدن توسعه AI از کنترل محافظت میکرد. این سازمان هیچ تعهدی برای حفاظت از منافع مایکروسافت نداشت.
آلتمن اغلب به این ساختار شرکتی افتخار میکرد که این هیئت مدیره—که مایکروسافت در آن جایگاهی نداشت—OpenAI را در صورتی که از رشد مرسوم شرکتیاش از کنترل خارج شود، تعطیل میکند.
هرچند مایکروسافت صندلی در هیات مدیره نداشت اما اهرم فشار مایکروسافت را در هر نزاع احتمالی دست کم گرفته شده بود. مایکروسافت به عنوان سرمایهگذار اصلی OpenAI، حق داشت فناوری OpenAI را به مشتریان شرکتی خود بفروشد و از مدلهای AI استارتاپ به طور گسترده استفاده کند. بخش رایانش ابری Azure مایکروسافت هم سوپرکامپیوتری که OpenAI برای آموزش مدلهای خود از آن استفاده میکند را ساخته و در اختیار دارد، بخش مهمی از زیرساخت که مایکروسافت، نه OpenAI، مالک آن است. به عبارت دیگر، مایکروسافت همه چیز را داشت تا اگر اوضاع به سمت نامطلوبی پیش رفت به سرعت یک کپی قابل اعتماد از OpenAI را راهاندازی کند .
در اوایل نوامبر ساتیا نادلا مدیرعامل مایکروسافت در کنار آلتمن روی صحنه ظاهر شد و اعلام کرد: «ما شما را دوست داریم.» اما در آخر هفته پس از اخراج، نادلا آن را به یک تهدید واقعی تبدیل کرد و اعلام کرد که مایکروسافت آلتمن و گرگ بروکمن، رئیس OpenAI را استخدام کرده تا یک بخش جدید AI درون شرکت راهاندازی کنند. نادلا همچنین نشان داد که مایکروسافت هر مهندس OpenAI را که تصمیم به جدا شدن بگیرد، استخدام میکند، مگر اینکه OpenAI تصمیم به تغییر مسیر بگیرد. به گفته متخصصان تاکتیکهای نادلا یک حرکت استادانه بود و همین باعث شد که تقریبا همه کارکنان OpenAI تهدید به استعفای جمعی کنند و در نهایت این استراتژی منجر به بازگشت سم آلتمن شد.
مایکروسافت حالا دستیاران هوش مصنوعی را به نرمافزارهای خود افزوده است که Copilots نام دارند. در کنفرانس توسعهدهندگان سالانه مایکروسافت که همزمان با شروع کودتا در حال پایان بود، شرکت برنامهای به نام Copilot Studio را معرفی کرد، برنامهای که به مشتریان اجازه میدهد دستیاران AI خود را بسازند.
این دستیاران AI ارزان نیستند. هر کسبوکاری که بخواهد یکی از آنها را برای Word و Excel داشته باشد، ماهانه ۳۰ دلار به ازای هر کاربر پرداخت خواهد کرد، که تقریباً دو برابر هزینهای است که یک مشتری شرکتی معمولی برای مجموعه نرمافزاری دفتری مایکروسافت پرداخت میکند. در همین حال، دستیاران AI رایگان و متنباز به وفور در دسترس هستند. مایکروسافت بر این باور است که مشتریان حاضر به پرداخت چنین مبلغی در ازای مزیتهای ایجاد شده از Copilot هستند.
با این حال برخی معتقدند این نوع برون سپاری هوش مصنوعی این ریسک را هم دارد که مایکروسافت را از حد Copilots ( کمک خلبان ) بیشتر ارتقا ندهد.
تبادل نظر